حاج سیدمحمدصادق سبزواری که یکی از پیشگامان تولید چرخ خیاطی در خاورمیانه شناخته میشود، در سال ۱۳۰۵ شمسی در شهر اهواز و در خانوادهای که بیش از ۲ قرن ریشه در روحانیت اصیل و مشهور داشتند، دیده به جهان گشود. این خانواده پس از رخداد قانون کشف حجاب که در ایران به اجرا در آمد، ترک دیار کرده و رو به سوی عراق گذارد که این مهاجرت و زندگی در دیار غربت، سیدصادق جوان را که در آن هنگام ۳ دهه از عمر خویش را پشت سر گذارده بود، با تلاش و کوششی خستگیناپذیر و در کنار پدر، به کار تجارت و فروش و تعمیر چرخ خیاطی مشغول ساخت و نمایندگی انحصاری شرکت «هسکوارنا» را که محصول کشور سوئد بود در عراق به عهده گرفت.
صداقت و دید گسترده و روحیه خدمتگزاری سیدصادق جوان، اندک اندک او را به شخصیت و بازرگانی مشهور در بغداد تغییر داد که از جایگاه اجتماعی و بازرگانی و مردمی و حوزوی ویژهای برخوردار گردید. در این هنگام بود که سیدصادق سبزواری که بیش از ۴ دهه از عمر او سپری گردیده بود، در جامعه بازرگانان و نیز میانه مردمی و از سوی دیگر حوزه نجف اشرف آن هنگام، از شهرت و صداقت و فعال نیکوکار مشهور شده و حضورش را در انجمنهای خیریه آن هنگام، روزبهروز پر رنگتر و موثرتر گردانید. مشارکت او در تاسیس دانشگاه کوفه که از سوی مرحوم آیتاللهالعظمی سیدمحسن حکیم پیشنهاد گردیده بود، تاسیس مدینة العلم مرحوم آیتاللهالعظمی سیدمحمود شاهرودی و دهها پروژه و موسسات خیریه و عامًالمنفعه در عراق، دیگر سیدصادق سبزواری را به شخصیت برجسته و مشهور اجتماعی مبدًل ساخته بود.
از این پس دفتر شرکت هسکوارنا در بغداد، علاوه بر مرکزی تجاری، به مرکزی برای مراجعات مردمی و خدماتی گسترش یافته بود و نام سیدصادق سبزواری، کلید و رمز گشایش قفلهای گوناگون مردمی و اجتماعی بهشمار میآمد. در این هنگام که عراق در آغاز دوران سیاه و کشتار و ظلم و تعدًی خود در هنگام عهدهداری رژیم بعثیان را پشت سر میگذارد، سیدصادق سبزواری با احساس خطر و تیرگی آینده عراق، بدون درنگ ۳ روزه خود به همراه خانواده به موطن اصلی خویش یعنی ایران و تهران بازگشت و به همراه گروهی از واردکنندگان چرخ خیاطی ایران، برای نخستین بار شرکت کارخانجات چرخ خیاطی ایران -کاچیران- را راهاندازی نمود.
وی تلاشی سخت و خستگیناپذیر را در دهه شصت شمسی که مشکلات فراوانی در پیش روی تولیدکنندگان قرار داشت، از خود نشان داد تا اینکه زحمات و تلاش او در سال ۱۳۷۴ به ثمر رسیده و کارخانجات یاد شده برای نخستین بار در ایران، به راه افتاد. از این پس بود که سیدصادق سبزواری در لباس روحانیت، این کارآفرین روحانی، بنیانگذار شرکت کاچیران و از مفاخر و عزًت اقتصاد ایران پس از انقلاب اسلامی ایران بهشمار آمد.
وی که روز به روز بر گسترش فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی و نیکوکاری خود میافزود، نام و پرچم جمهوری اسلامی ایران را نه تنها در منطقه خاورمیانه بلکه در کشورهای پیشرفته جهان از جمله آلمان، انگلیس، فرانسه، اتریش، بلژیک، فنلاند، دانمارک، اسپانیا و نیز کشورهای مالزی، پاکستان، هند، عراق، کویت، امارات، عربستان، کره، تایوان و برخی از کشورهای آفریقایی و جز اینها با افتخار به اهتزاز در آورد. سیدصادق سبزواری، این روحانی کارآفرین، اثبات نمود که خواستن، توانستن است! وی با تولید ۲۴ مدل چرخ خیاطی که نشاندهنده نبوغ وی در جهان چرخ خیاطی بود ، نام و نشان «کاچیران» را جهانی ساخت.
در این دهه اخیر، شرکت کاچیران با رییس هیأت مدیره خود یعنی این روحانی کارآفرین، محصولات ساخته شده بهدست ایرانی را به کشورهایی که ایران را مورد تحریم قرار داده بودند، صادر کرده و از این پس بود که در اقدامی نو و خطًشکن! کارخانه کاچیران را با خطً تولید مونتاژ در کشور آلمان بهراه انداخت که سدً راه و حریفی قدرتمند در بازار عرضه آلمان و اروپا در برابر شرکتهای مشهوری همچون «فاف» گردید.
حاج سیدصادق سبزواری، این روحانی کارآفرین و نابغه دوران در رشته خود، از میان ما رخت بربست، لیکن کاچیران هنوز چرخش، چرخیده و نه تنها چرخ زندگی بیش از ۲ هزار خانواده را به چرخش در آورده، بلکه موسسات و مراکز خیریهای که وی در این چند دهه در ایران بهراه انداخته است، همچنان به فعالیت خویش ادامه داده و میدهد.
در پس این چند دهه تلاش و این دستآوردهای گسترده، یک روحانی ساده و متواضع و مردمداری قرار داشت که با صداقت و ایمان خود به راهش، کارآفرینی و خدمت و زمینهسازی برای گسترش صنعت کشور را همچون دینداری و اعتقاد به رسالت خود، با ارزش بهشمار میآورد. مرحوم حاج سید صادق سبزواری با تلاش وکار خود ، اثبات نمود که ما نیاز به کار آفرینان معتقد به راه خود داریم!
امروز کشور نیاز به مدیر دارد! ما بحران مدیر داریم و با استفاده از این مدیران می توانیم بحران مدیریت را پشت سر گذاریم! امروز کشور ایران نیاز به مردانی قاطع و صادق و عاقل و ثابت قدم در کار خویش دارد! ما امروز امثال این روحانی کارآفرین، داریم! بکوشیم از سازندگیها و بهرههای وجودی آنان، کمال استفاده را ببریم. ما امروز باید از میراث فکری و با ارزش این روحانی کارآفرین و خدمتگزار، استفاده کرده و اندیشه و دیدگاههای دورپردازانه وی را سرمشقی برای پیشبرد مقاصد اقتصادی و اجتماعی و مردمی و جز اینها، بهکار گیریم. مگر نه این است که پیامبر عظیمالشأن ص فرمودهاند: لوْ کانَ العلم في الثُریًا، لَنالَه رجالٌ منَ الفُرس؛ اگر دانش در ستاره پروین (ثریا) باشد، مردمانی از ایران بدان دست مییابند!
روحش شاد و راه و یادش گرامی باد
نظر شما